اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

بودنت ...

اهورا ، قشنگم ، عزیزم ... بودنت بوی نون سنگکِ تازهٔ صبحِ جمعه رو میده، بوی چوب سوختهٔ وسط جنگل، بودنت صدای بارون روی شیروونی چوبی میده، بودنت بوی وانیل و شکلات داغ میده وسط یه روز سرد زمستون، بوی کولر آبی همراه یه کاسه آلوچهٔ نمک‌زده وسط گرمای تابستون، مهربونم ، وقتی هستی انگار آدم سرِ ثانیه آخر چراغ قرمزو رد میکنه، انگار ثانیه آخری که غذا بسوزه یادش میاد که زیر گازو خاموش کنه، یکی یدونه ام ؛ وقتی هستی همون حسی رو داره که بعد از ده ساعت کار میای خونه و خودت و رها میکنی رو تخت، همون حسی که جای رد کش جورابتو میخارونی، همون حسی که بچه یه سا...
1 شهريور 1400

کوتاهی مو و تغییر چهره

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی جان ِ شیرین ِ دلم ، مثل ِ نفس می مانی ... من کویری پُر ِ اندوه و تو لبریز ِ بهار بر دل تب زده ام ، برف تر از بارانی... چه بگویم ، چه نه ؟ انگار خبر داری از آن از نگاهم همه ی حس مرا می خوانی ... چشم بد دور که دیوانه ی لبخند توام... تو مرا در دل ِ صد حادثه می خندانی... Before: After: ...
16 مرداد 1400

ازدواج مبینا

اهورای عزیزتر از جانم ؛ این روزا با وجود اینکه هنوز از شر کرونا خلاص نشدیم و سایه سنگینش هنوز رو سرمونه ، خیلی خوشحالیم... آخه مبینا نیمه ی گمشده شو پیدا کرد و بعد از مراسم بله برون و عقد ، باربد به جمع خانواده پیوست ... امیدوارم خوشبخت باشن و سال های سال در کنار هم آرامش و عشق رو تجربه کنن. تو هم که مبینا رو خواهر خودت می دونی و همه جا به عنوان آبجی ازش یاد میکنی تو مراسم عقدش سنگ تموم گذاشتی و تا می تونستی رقصیدی و مجلس و گرم کردی... عزیزترینم ، این روزای قشنگ و پر از امید و برای تو آرزو می کنم ... مراسم بله برون :  خرید مراسم عقد : مجلس عقد ( چون نی نی وبلاگ عکس های...
14 مرداد 1400

مردادت بخیر باشد اهورایم...

تیر 1400 را به پایان رساندیم پسرم ... مردادت بخیر باشد. نداشته هایمان را بی خیال... غصه هایمان را بی خیال ... هر چه که دلمان را نا آرام میکند ، بی خیال ... همین که امروز نفس می کشیم ، خوش به حالمان ... عمیق نفس بکش جان مادر ... عشق را ، زندگی را ،بودن را بچش ... ببین ... لمس کن ! و با تک تک سلول هایت لبخن بزن و بخند ... که زندگی زیباست ! فصل میانه ی تابستان ، مرداد ! زیباست ... شب های پر از ستاره اش ... گرما و درخشش طلایی خورشیدش ... روزهای بلندش ... هندوانه و گیلاس و شربت خنک !!! آبتنی سر ظهر در حیاط خانه ی مادربزرگ ... در جوی زلال آب با پای برهنه ر...
2 مرداد 1400

سبحان جان تولدت مبارک.

پسر نازنین من ...؛اهورا همیشه و در هر حال ، به داشته‌ها ، موقعیت‌هاو آدم‌هایِ خوبِ زندگی‌ات فکر کن... به هر چیز یا هر کسی که دنیایِ تو را زیبا و حالت را خوب می‌کند!! و سبب می شود که بخندی ، به رویِ تمامِ روزهایِ خوبی که در راه اند...! و اتفاقاتِ خوبی که خواهند افتاد... و آرزوهایی که برآورده خواهند شد. خوشبختی یعنی همین... که زندگی را سخت نگیری... که حالت خوب باشد.!  سبحان از همان هاست که گفتم ... حالتان با هم خوب است و این حال خوبتان همیشه پایدار ... سبحان عزیزم ...دوست قشنگ اهورا ، تولدت مبارک... ...
27 تير 1400

شعری از الیزابت برت براونینگ برای تو ...

چگونه دوست دارمت؟  بگذار روشهایم را بشمرم  دوستت دارم  به ژرفا و پهنا و بلندایی  که روحم را توان رسیدن به آن هست  آنگاه که سرشار از حسی ناپیدا  به نهایت بودن  و کمال زیبایی هستم  دوستت دارم  به اندازه خاموشترین نیاز هر روز  به آفتاب و نور شمع دوستت دارم  رها  چنان مردمانی که برای حقیقت می جنگند   دوستت دارم  ناب چنان مردمانی که به سماع در می آیند  دوستت دارم  با شوقی  که اندوه دیرسال مرا محو می کند  و با ایمان کودکی ام دوستت دارم  با عشقی که از دست رفتنی می نماید  و با قدیسین از دس...
21 تير 1400

راز زندگی تو هستی!اهورا ی شیرین من

اهورایم ... معنای راز زندگی را می دانی ؟! راز زندگی درک کردن می‌خواهد!!! زندگی چیز کوچک و بی‌معنی نیست که راحت بتوان از آن گذشت، زندگی از هرچیزی که فکرش را کنی گران تر و دست نیافتنی تر است ...؛ راز زندگی تو هستی!اهورا ی شیرین من بودنِ تو، سلامتیِ تو و خنده هایِ شیرینت و ضربان قلبی که هر ثانیه می‌شنوی و چشمانی که هر روز صبح می‌گشایی !! راز زندگی... دیدن دوباره ی هر روز توست... پسرکم، آدمی یکبار به دنیا می آید و یکبار زندگی می کند پس تا میتوانی زندگی را زندگی کن ... ...
20 تير 1400

خواب را به چشم هایت دعوت میکنم

بخواب کودک ِ دلنشین ِ دلبر  ِ من سار ها چه کوک میخوانند ! برای بهانه های خواب ِ تو... چشم هایت چه دلبرانه است ! ناز کنار ِ ناز ِ چشمان ِ تو هیچ است ... دستهایت بوی عشق میدهد. چشم هایت تمام ِ فصل های عاشقیست...  تو عشقی ؟ یا عشق تو ؟ چه عاشقانه میشود  نگاه هایمان وقتی به هم میرسند ... بخواب کودک ِ دلنشین ِ دلبر ِ من ...
1 تير 1400