اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

11 روزگی و جدا شدن بند ناف...

آرزو دارم بهاران مال تو شاخه های یاس خندان مال تو ساده بودن های باران مال تو آن خداوندی که دنیا را بساخت تا ابد همراه و پشتیبان تو پسرم روزی که به دنیا اومدی بند نافت و که سخت ما رو به هم پیوند داده بود از من جدا کردن و امروز که تو فقط 11 روز داری این رشته از  تو جدا شد...ابتدایی ترین مزه استقلال  نوش جونت باشه...     ...
31 ارديبهشت 1392

اهورا 7 روزه شد...

پسرک نازم آرزو داریم ناخواسته به دست آوری آنچه را که خواسته ات است و شگفت زده با خود بیاندیشی آیا کسی برایم روزی این چنین آرزو کرده بود؟!!!!!!!!!!! آن روز بدان که در چنین روزی پدر و مادرت این چنین آرزویی برایت کرده اند...             ...
27 ارديبهشت 1392

عکس های روز دوم و سوم اهورا...

دوستت دارم هدیه ایست ؛که هر قلبی فهم گرفتنش را ندارد... قیمتی دارد ؛که هر کس توان پرداختنش را ندارد... جمله ی کوتاهیست؛که هر کس لیاقت شنیدنش را ندارد... پسرکم ؛اهورا بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستی...   ...
23 ارديبهشت 1392

تولدت مبارک...

امروز فرشته ی ما  از آسمان به زمین آمد ... خوش آمدی فرشته ام...           چه لطیف است حس آغازی دوباره... و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس... و چه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن!!!! و چه اندازه شیرین است امروز... روز میلاد تو... روز تو... روزی که تو آغاز شدی... اهورای من تولدت مبارک... ...
20 ارديبهشت 1392

معنی اسم گل پسرم

معنای ((اهورا)) ♥ به لغت اوستا: وجود مطلق و هستی بخش اهورا مزدا هستی بخش بی همتا و خالق عالم را گویند.   ♥ واژه نامه ی آزاد: خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردتشتیان،خالق زمین و آسمان و آفریدگان. امشاسپندان و ایزدان نیز آفریده ی اویند. او عین قدرت و دانش و منبع خیر و راستی و تقدس و تقوی است.   ♥ فرهنگ فارسی معین: اهورا به معنی سرور بزرگ. خدای بزرگ ایرانیان باستان و زردتشتیان.   ♥ فرهنگ لغت عمید: (اسم)(پهلوی: ohar)در آیین زردتشتی ،وجودی که صورت ظاهر ندارد و حیات بخش ،یکتا ،بی همتا،بزرگ و دانای مطلق است؛خداوند....
17 ارديبهشت 1392

نمی دانم!!!!!!!!!!

نمی دانم... در آستانه ی تولد کودکی هستم که نمیدانم مرا از خودم دور می کند یا به خودم نزدیک تر... قلب کوچکی درون من شروع به تپیدن کرده که نمی دانم بعد از متولد شدن در مواجهه با دنیای اطرافش پر از کینه خواهد بود یا سرشار از مهر... نمی دانم کدام تپشش در کجای این جهان بزرگ و در چه زمانی به عاشقانه ها دعوتش خواهد کرد و آیا مرا در تک تک تپش هایش به یاد خواهد داشت؟؟!! دست های کوچکی درونم رشد می کند که نمی دانم تا کدام صفحه ی زندگیم دست مرا خواهند گرفت و آیا می شود در لابلای انگشت هایش نشانی از نوازش هایم را دید؟؟!! نمی دانم پاهای کوچکی که در درونم قد می کشند،قدم به کدام ج...
15 ارديبهشت 1392

این روزها

این روزها سخت عاشقم ... عاشق خانه ام،همخانه ام... و نازنینی که تا چند ماه دیگر مهمان خانه مان می شود... این روزها سخت عاشقم ... عاشق لحظه های ناب زندگی ام که این روزها تک تک لحظه های زندگی ام ناب ناب است!!! این روزها شاه بیت غزل هایم کودکی است که نفس نفس انتظار آمدنش را می کشم... این روزها به لحظه های دو نفره مان ،گرد نقره ای می پاشیم. این روزها عاشقم ... عاشق همین چند صباحی که از دو نفره بودنمان باقی مانده... این روزها آغوشمان را صیقل می دهیم برای حضور فرشته ای که پاک است... این رو...
6 ارديبهشت 1392

فرشته من...

پسر کوچولوی مامان فرشته ی نازم... خدا هر  روز از آسمون برا آدما فرشته می فرسته... چشمم به آسمونه... آخه فرشته ی منم تو راهه!!!   ...
5 ارديبهشت 1392

برای مادرم...

مادر مهربانم... چگونه می توانم جبران آن همه عشقی را بکنم که بی دریغ به پایم ریختی؟؟!!! از لذت های زندگی ات گذشتی ،برای من!!! تا بزرگ و بالنده شوم!!! ولی من... به محض بزرگ شدن رهایت کردم و راهی زندگی جدید شدم... دست هایت را بوسه باران می کنم و بدان که همیشه وجودم سرشار از یاد توست... باش مادر... تا امید زندگی در من نمیرد... ...
4 ارديبهشت 1392