کلاس تابستانی اهورا...
خوشگل پسر...
امسال که 5 ساله شدی تصمیم گرفتیم یه کلاس آموزشی ثبت نامت کنیم...از اونجایی که انرژی بیش از حدی در وجودت هست ( ماشالله ) و کمتر می تونی یه جا بشینی و تمرکز کنی ، گفتیم بهتره یه کلاس ورزشی بری...من خیلی دوست داشتم کلاس فوتبال بری و کم کم فوتبالیست شی ، ولی قبولت نکردن!!مساله ی بعدی این بود که عاشق زدن و کشتی و ... هستی . پس بابا گفت بهتره کلاس ورزش رزمی بری و تکواندو رو مناسب دیدیم. این شد که روزهای زوج مرتب همراه با بابا می رفتی کلاس تکواندو. راستی امیرحسین هم با تو اومد و ثبت نام کرد و همین که از کلاس می اومدی شروع می کردی از کاراتون تعریف کردن. شمارش هم از یک تا ده یاد گرفتی...هانا...تول...سِت...نِت...و همین جور تا آخر. از وقتی که میای خونه فقط اینا رو بلند می شماری و حرکاتی که یاد گرفتی و اجرا می کنی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی