تولد 7 سالگیت مبارک اهورای جانم...
جان جانانم ،
اهورای جانم ...
امروز 7 ساله شدی و خدا را شکر ...
خدا را شکر که تو پسر منی ، که اگر نبودی چقدر غصه می خوردم !!!
چقدر خالی می شد جای کسی شبیه به تو ...
چقدر تنها می شدم بدون تو !!!
خدا را شکر که دارمت !!!
و خدا را شکر که پسرِ آدمِ دیگری نیستی !!!!!!!!
که اگر بودی ، حسرت نداشتنت تا همیشه گوشه ی قلبم سنگینی می کرد...!
تو پسر زیبای منی !
و می دانی اهورا ... ؛
دوست داشتنت برای زنده ماندنم الزامیست !
بغلت که می کنم ، غصه ها یکی یکی زرد می شوند و از شاخه ی دل ، به زمین می افتند ...!
بر گونه هایت که بوسه می زنم ، بهار می شود !!!
باور کن که خدا مرا خیلی دوست داشت ،
که تو را آفرید ...
اهورای من ...
این یک معجزه بود که تو پسر من شدی ...
تولدت مبارک معجزه ی زندگیم...
پ . ن . 1 . تولد امسال اهورا مصادف شد با 15 رمضان و ولادت امام حسن مجتبی (ع) ... و چقدر زیبا و دلچسب بود مصادف شدن این دو روز زیبا !
پ . ن . 2 . ماه رمضان و کرونا باعث شد که تولد امسال رو دور هم 3 نفره جشن بگیریم و به خاطر درخواست دل اهورا فقط و فقط صمیمی ترین دوستش سبحان کوچولو رو به جشن کوچیکمون دعوت کنیم...
پ . ن . 3 . چند روز پیش وقتی اهورا فهمید که به تولدش چیزی نمونده ، از ته ِ ته ِ ته ِ قلبش آرزو کرد که برای تولدش دو تا اردک هدیه بگیره و خوب روز تولدش آرزوش برآورده شد !!!😀 و مبلغی که به عنوان هدیه در نظر گرفته بودیم رو به اضافه ی کادوی نقدی مادربزرگ ها و خاله ها و عمه ، براش پس انداز کردیم...
پ . ن . 4 . امشب با تولد اهورا ، یه اتفاق قشنگ دیگه هم میفته ...