اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

این روزها ...

1399/2/26 10:34
نویسنده : نرگس
640 بازدید
اشتراک گذاری

اهورای نازنینم ، 

مدارس به خاطر کرونا همچنان بسته اند و مجبوریم با هم تدریس های آنلاین آقای فتاح عزیز رو ببینیم و با هم درس بخونیم و بنویسیم و تمرین کنیم ...

البته درس دادن به شما و تمرین تو خونه خیلی سخته ، فکر کن تو مدرسه شما 5 ساعت کامل درس می خونید و تمرین و تکرار میکنید ولی تو خونه حاضر نیستی بیشتر از یک ساعت تمرین کنی ...

این ویروس لعنتی ، با تمام بدی هاش حداقل ارزش معلمای عزیز و به همه نشون داد...

روز معلم ، برای معلم نازنینتون یه دسته گل گرفتیم و با یه هدیه ناقابل و یه نقاشی خوشگل که با دستای کوچولوی خودت کشیدی رفتیم منزل آقای فتاح ...البته همون دم در بهشون تبریک گفتیم و تو هدیه تو تقدیم کردی و وقتی برگشتیم توی ماشین ، دیدم اشک تو چشمات جمع شده ، فکر کردم اشک شوق دیدن ِ معلم تونه !!!

ولی تو گفتی اینقدر تو و بابا حرف زدین نذاشتین من خودم بگم آقا روزت مبارک!!!😐

وااای !!! درست می گفتی پسرم ، ما با تعارف و احوالپرسی های زیادمون اجازه ندادیم تو و آقای فتاح یه دقیقه با هم حرف بزنید و عجب کار اشتباهی کردیم !‍‍

بابا سریع به آقای فتاح زنگ زد و تو تلفنی روزشون و تبریک گفتی ...

این سهل انگاری مامان و ببخش پسرم ... من یک عکس یادگاری از تو و معلمت نگرفتم یا حتی عکس نقاشی !!!

چرا من اینجوری شدم ؟!!!!! واقعا نمی دونم . فقط ببخش و بذار به حساب این روزهای به هم ریخته که همه رو واقعا خسته و درمانده کرده !!

اینم عکسی که مدرسه بهتون هدیه کرده ...ببینم می تونی خودت و پیدا کنی ...!!

و دیگه این روزهامون با اردک های ملوس اما بد بوی تو می گذره آقا اهورا ! باور کن اشتباهی بزرگ تر از این نیست که اردک و توی آپارتمان نگهداری ! درِ حموم و که اصلا نمیشه باز کرد ، اگه بالکن یا حیاط داشتیم اصلا مشکلی نبود ولی اینطوری خیلی بده ... خیلی بد !برا همین هم ترجیح میدیم بیشتر اردکا رو بیرون نگه داریم تا توی خونه ...!

تا اینکه ، یه روز بدجور تب کردی و مریض شدی ، اول ترسیدیم که خدایا ، نکنه کرونا باشه !!!سریع بردیمت دکتر و ایشون گفتن که نه ، فقط یه سرماخوردگی ساده ست ... فردای اون روز حالت خوب شد و دندون جلوییت افتاد !و دندون جدیدتو دیدیم که اون زیر داره خودش و نشون میده ، یعنی که سلام ، من دارم میام بیرون !

و ما فهمیدیم که تب دیروزت به خاطر اومدن این مهمون سفیده !!!

اما این تب و بهانه کردیم که شاید به خاطر وجود اردکا تو خونه ، مریض شدی و سپردیمشون به یکی از آشناها که مدام توی باغ هستن و می تونن ازشون تو باغ نگهداری کنن... البته بماند که خیلی گریه کردی .

و من از این بابت خیلی ناراحتم ، چون از یک طرف تو رو درک می کنم که عاشق حیواناتی و تو این سن دوست داری از یه حیوون کوچیک مراقبت کنی و از طرف دیگه موقعیت خونه مون و میبینم که با وجود یه حیوون ، فضا سریع مسموم میشه و برای سلامتی همه مون ضرر داره .

ما رو می بخشی پسرم ؟!

دیگه این که خیلی دوست دارم ...به قول آقای قیصر امین پور:

دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر

دوست تر از آنکه بگویم چقدر...
بیشتر از ...

بیشتر از ...

بیشتر !!!

 

پسندها (10)

نظرات (6)


1 مرداد 99 11:52
ای جان دندونت  رو بزار زیر بالشت فرشته مهربون برات کادو بیاره من اینقدر از این کادو ها گرفتم 😂
نرگس
پاسخ
آره حسین جان ، اهورا هم برای اولین دندونش هدیه گرفته ولی برا این دفعه نه دیگه ! شاید به فکرم نرسید .کلا کرونا حواس مون و مختل کرده🤭
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مرداد 99 11:55
خیلی با احساس نوشتین خاله جون
خدا حفظش کنه براتون آقا اهورا رو
نرگس
پاسخ
ممنون زهرای عزیزم ...😘
مامان آنیلمامان آنیل
1 مرداد 99 13:23
😍😍😍
نرگس
پاسخ
😘😘😘😘😘😘
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
2 مرداد 99 3:44
دندون جدید مبارک عزیزم

وااای این حیوونای خونگی عجب دردسری هستن
الان یه مدته خرگوش محیا میاد توی خونه
مجبور شدیم جلوی درب هالی توری بذاریم

چند سال پیش هم جوجه رنگی گرفته بود،فک میکردم زود بمیرن😅
اما بزرگ شدن و تبدیل شدن ب مرغ و خروس!!!
کلی اذیت شدیم تا محیا حاضر شد بفرستیمشون روستا
نرگس
پاسخ
آره واقعا ... مخصوصا تو آپارتمان که نمیشه حیوون نگه داشت !!!بچه ها هم که خب قانع نمیشن ...
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
3 مرداد 99 16:01
ای جونم موفق باشی اهورا کوچولو😘😘😘
دندون جدیدت هم مباااارک باشه 🥰🥰❤❤
نرگس
پاسخ
ممنونم عزیز دلم...😍
🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
9 مرداد 99 19:07
خداحفظش کنه براتون😘😘💜
نرگس
پاسخ
خیلی ممنونم عزیز دلم.😍