جشن 100 مبارک...
یکی یدونه ی قلبم ؛ اهورا...
امروز تو کتاب ریاضی به عدد 100 رسیدید و با اعداد سه رقمی آشنا شدید. برای خانم معلم تون شعر 100 و خوندی و من فیلم گرفتم و فرستادم .
سلام سلام بچه ها ،چطوره حال شما ؟!
این دو تا نُه بی صدا،نشسته بودن یه جا...
خسته و کوفته بودن...!دنبال یاری بودن...
یکی اومد به اونجا،شاد و زرنگ و زیبا
با هم شدن سه تایی ، یه بسته ی صدتایی
دیگه نبودن تنها ، یکی و ده تا و صدتا
اینم چند نمونه از کارهای دستی که به درخواست معلم خوب تون ، توی خونه و با کمک همدیگه درست کردیم... البته بیشتر کارها رو خودت انجام میدادی و من در حد راهنمایی کمکت کردم.
( کلاژ برگ های پاییزی: جمع آوری برگ و چسبوندنشون کار خودته ، طرح از منه ، گلدون و من قیچی کردم و راهنماییت کردم که برگ ها رو کجاها بچسبونی )
( کار با نمک : درخت و من کشیدم ، رنگ آمیزی ، چسب کاری و پاشیدن نمک ها با خود ِ قشنگت بوده )
( ساخت اسب با قطعات تانگرام: همه ی کاراشو خودت انجام دادی...)