اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

پاییز...

اهورا جان ، ببین درختا چطوری خودشون رو از وابستگی به برگ هاشون رها میکنن... پاییز یعنی : خودت رو از بندِ چیزای قدیمی رها کنی تا جا برای چیزای جدیدتر باز بشه...! ...
15 آبان 1399

آموزشگاه جدید موسیقی...

اهورای جانم ؛ همانطور که قبلا برات گفته بودم ، کلاس موسیقی به خاطر ویروس کرونا ماه ها تعطیل شد و بعد از بازگشایی ، آموزش گیتار اون جوری که دلمون می خواست پیش نرفت و فقط در جا میزدی... بعد از گذشت چندین جلسه ، با استادتون در این رابطه صحبت کردم و ایشون معتقد بودن که باید بزرگتر بشی بعد ادامه بدی ، ولی من دلم نمی خواست بیشتر از این در روند یادگیری شما وقفه ایجاد بشه و شما رو تو آموزشگاه دیگه ای ثبت نام کردیم... استاد جدید آقای غفارلو هستن و با جدیت گفتن که بهترین سن شروع یادگیری موسیقی همین سنه و اهورا میتونه موفق باشه... تو هم تلاش کن پسرم... آرزوی من موفقیت تو در زمینه ی موسیقیه ! موفق باشی فرزند باهوش و هنرمندم 😘 ...
1 آبان 1399

کنسرت اهورا ...

پسر قشنگم ؛ دیدم مدتیه رفتی تو اتاقت و خبری ازت نیست !🤔 اومدم بهت سر بزنم با این صحنه روبرو شدم :🙄 برای عروسک هات و بُ بُ کنسرت برگزار میکردی !!!😎 ...
30 مهر 1399

عضو جدید خونه مون...

عزیزتر از جونم ، خاله عارفه اینا دو تا عروس هلندی تو خونه شون دارن که به تازگی بابا و مامان شدن ... چهار تا جوجه خوشگل !!! دو تا خاکستری ، دو تا سفید ! تو که همیشه عاشق داشتن حیوون خونگی بودی و هستی ، سریع از خاله خواستی یکی از جوجه ها رو بدن به تو ... خاله هم دست شون درد نکنه ، قبول کردن و وقتی جوجه ها تقریبا دو ماهه شدن ، یکی رو داد به شما ... کلی برای انتخاب اسمش تو اینترنت سرچ کردی ، هر اسمی و که خوشت میومد چند بار تکرار میکردی تا اینکه بالاخره تصمیم تو گرفتی و اسمش و بُ بُ گذاشتی ... بُ بُ کوچولو خوش اومدی به خونه مون😍 اینجا بُ بُ تقریبا 16 روزه ست ( روز تولدش 5 مرداد 99 ) این...
28 مهر 1399

روزت مبارک کودکم...

چو خندان به سوی من آیی به مهر بهاری پر از ارغوان با من است کنار تو هر لحظه گویم به خویش که خوشبختی بی‌کران با من است روانم بیاساید از هر غمی چو بینم که مهرت روان با من است روزت مبارک کودک مهربانم ، اهورای قشنگم. ...
16 مهر 1399

سالتحصیلی جدید مبارک...

شنبه به یادت شروع شد؛ یکشنبه دوستت دارم؛ دوشنبه دو بار دوستت دارم؛ سه شنبه سه بار زیر لب؛ چهارشنبه چهار با فریاد؛ پنج شنبه پنج هزاره تا بهشت... جمعه؛ تمام عشقهای جهان  مال تو.... کاش هفته بیشتر بود عزیزم... کاش عددها را تا بی نهایت می شمردم؛  و می گفتم دوستت دارم... دوستت دارم... اهورای من ، نفسم ، جانم ... امسال قرار شد بچه های هر کلاس به دو گروه تقسیم بشن و یک روز در میان به مدرسه برن ... و برای جبران عقب ماندگی ها در سال گذشته ، امسال از 15 شهریور مدارس آغاز به کار کنن... شما هم که امسال به کلاس دوم میری ...! از چند روز قبل نگران بودیم و پرس و جو میکردیم ، اصلا راضی به رفتنت نبودیم ،...
15 شهريور 1399

جمعه گردی : مراغه

جمعه یعنی بروی از همه جا دور شوی، به فراموشی و انکار، تو مجبور شوی... جمعه یعنی همه‌ی شهر اگر غمگینند؛ تو بخندی و کمی وصله‌ی ناجور شوی! گنبد زیبای غفاریه... گنبدی مربعی شکل و آجری که در جوار رودخانه صوفی چای قرار گرفته ، هر چهار گوشه این گنبد از ستون‌های آجری که دارای نقش لوزی هستند، ساخته شده ... قدمت این گنبد ، به دوره ایلخانان می‌رسد. البته مراغه جاهای دیدنی خیلی زیادی داره ، منتها همه شون به خاطر کرونا بسته بودن ...در هر صورت امروز در کنار هم یه جمعه ی عالی داشتیم! ...
24 مرداد 1399