اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

نرگس هستم هشت ساله

1400/2/30 16:16
نویسنده : نرگس
283 بازدید
اشتراک گذاری


امروز آخرین روز مدرسه‌ی آنلاینش بود... با هم به پایان رساندیم‌اش... کنار دست پسرک و پابه‌پایش مداد تراشیدم... صدا ضبط کردیم و از تکلیف‌ها عکس گرفتیم. هرچند که تدریس در خانه سخت بود ولی یک تجربه‌ی ارزشمند برای تمرین صبوری و وقت گذراندن بیشتر با بچه‌ها بود... و صد البته کلا بچه بزرگ کردن یک کار سخت است...

و بعدش مرور کردم تمام مسیر مادری را... ما مادرها شناسنامه‌هایمان سن حقیقی‌مان را نشان می‌دهند ولی قلب‌هایمان جوان ترند...

ما همزمان با به دنیا آوردن بچه‌ها یکبار دیگر به دنیا آمدیم...

گریه کردیم تا بغلمان کردند و آرام شدیم....

تاتی تاتی کردیم... قاقا خریدیم... ماما و آبَ گفتیم... چهار دست و پا دورِ خانه چرخیدیم... شیرین زبانی و بدقلقی کردیم... جیش کردن و فین کردن را مرور کردیم... اسباب بازی‌های جدید خریدیم... به کارتون‌های جدید علاقه‌مند شدیم...

یاد گرفتیم چطور با کسی دوست بشویم و به دوستمان اسباب بازی بدهیم ولی فقط باید پیش ما با آن بازی کند و نَبَرد خانه‌ی خودشان...

فهمیدیم همه‌ی شربت‌ها تلخ نیستند... همه‌ی خوراکی‌ها هم خوشمزه نیستند...

فهمیدیم مامان و بابا داشتن چقدر مهم است...

داشتن رفیق چقدر باارزش است...

پول همیشه خوشحالمان نمی‌کند... کادو گرفتن باحال است...

خوش‌خط بودن چقدر خوب است...

کله‌ی آدم‌های نقاشی می‌تواند از بدنشان بزرگتر باشد و نقاشی‌هایمان می‌توانند شبیه واقعیت نباشند...

ما مادرها از همان روزی که یک اسم در ستون فرزندِ شناسنامه‌هایمان نوشتند، زیر سال تولدمان یک عدد نامرئی اضافه شد که خودمان فقط می‌بینیم‌‌.‌‌.. سال تولدی دوباره... سالی که سن جدیدمان از آنجا شروع شد...

بیخیال تمام جوگندمی‌ها... نرگس هستم هشت ساله..‌. کلاس دوم دبستان را امروز تمام کردم... فردا برای خودم جایزه می‌خرم! 😊

پسندها (4)

نظرات (1)

خاله ژاله
3 آبان 00 0:59
😍👌
نرگس
پاسخ
😘