ماجرای عکس چهلم اهورا!!!
وقتی اهورا 40 روزه شد ،ما تصمیم گرفتیم برای گرفتن اولین عکس هنری از پسرمون به آتلیه بریم...
ظهر رفتیم خونه خاله عارفه.آخه برای نهار اونجا دعوت بودیم...بعد از نهار قرار شد اهورا رو ببرن حموم چهل روزگی.بابا امیرش همراه با مادر بزرگ اهورا رو بردن حموم...
وقتی اهورا از حموم اومد بیرون شیر خورد و خوابید!!!ولی این خواب چنان سنگین بود که هر چی ما باهاش بازی کردیم،صداش زدیم،دستاش و گرفتیم،تکونش دادیم و... بیدار نشد که نشد.البته هر 2 ساعت شیر شو می خورد ولی با چشمای بسته...
ما هم کلی ناراحت بودیم.آخه می خواستیم از روز چهلم حتما" عکس داشته باشیم!!!با عکاسی تماس گرفتیم گفت تا ساعت 10 شب کار می کنن.ولی اهورا بیدار نشد که ببریمش.
ساعت 10:30 رسیدیم خونه که آقا بیدار شد!!!زنگ زدیم عکاسی ،گفتن مغازه رو همین الآن بستیم...
من و بابای اهورا عصبانی بودیم و اهورا چنان می خندید که... ای ...چی بگم...
ما هم روز 41 بردیم و عکس و گرفتیم!!!
اینم عکس اهورا خان :