نازنین 20 ماه و 20 روزه من...
اینروزهای تو ... ناب و زود گذر است ،
کارهای شیرینت ... حرفهای دلنشینت ... اولین های واپسینت ،
همه و همه میرود درست مینشیند در عمق قلب عاشق من ... حک میشود در روح و جانم ... ثبت میشود در ذهن بی قرارم ،
و من میمانم و یک دنیا خاطره که حتی مجالی نیست برای ثبت وضبطشان ، فرصتی نیست برای غصه سپری شدنشان.
دلم میگیرد از گذر شتابان ثانیه ها...
ای ثانیه های بی انصاف...
محض رضای خدا انصاف داشته باشید...اگر سختی و تنگی هم رسید به همین عجله رد شوید و بروید و بشویید ...به همین شتابی که این روزهای زیبای بهشتی را از من میدزدید.
اگر چنین باشد گله ای ندارم...خودم را محکوم میکنم که همپای ثانیه ها بدوم و شکوفایی نوگل باغ زندگیم را جشن بگیرم...
20 ماه و 20 روز است که پرنده کوچک خوش آوازی نغمه سرای زندگی ما شده است.
20 ماه و 20 روز است زانو زده ام مقابل این همه عظمت معبودم.
20 ماه و 20 روز است که روی فرهاد ها و مجنون ها را سپید کرده ایم.
20 ماه و 20 روز است که زندگیمان بوی محبت میدهد و عشق افزون.
20 ماه و 20 روز است که همه چیزمان در تو خلاصه می شود...
20 ماه و 20 روزگیت مبارک نازنینم..