سفرنامه نوروز 1395 ( ماهان )
ماهان یکی از مناطق بسیار خوش آب و هوای استان کرمان است و از شهرهای گردشگری ایران به شمار میآید. شعردرروی زمین نیست چوکرمان جایی..درواقع بوده درروی زمین نیست چو(ماهان)جایی که بمرور زمان به کرمان تغییریافته است..
از جاذبه های گردشگری ماهان به دو مکان زیبا سر زدیم :
1.مقبره شاه نعمت الله ولی
شاه نعمتالله ولی شاعر و عارف بزرگ ایرانیست که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقتها را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمت اللهی است. او در طریقهٔ تصوف موسس سلسلهٔ مشهور نعمتاللهی است و در راه طریقت و سیر و سلوک مقامی بلند داشته است.نخستين کسي که فرمان داد گنبد و بارگاهي رفيع و مجلل بر مرقد شاه ولي بنا کنند، سلطان احمد شاه بهمني پادشاه دکن هندوستان بود که از مريدان و هواخواهان خاص او بشمار مي رفت. ... کتيبه کهن و تاريخي بسيار گرانبهاي سر در مزار شاه ولي که يادگار اخلاص و ارادت بي شائبه سلطان احمد شاه و فرزند او به آن عارف بزرگ نامي است، هنوز هم پس از پنج و نیم قرن زينت بخش آستان شاه ولي است.
میگویند شاه نعمت الله ولی پس از سیر و سفر فراوان از حلب تا هند سرانجام تصمیم به اتراق در ماهان میگیرد. وی شبی در ماهان شمعی روشن کرد و تا صبح زیر نور آن شمع خواند و نوشت. صبح فردا به همراهانش گفت من تصمیم دارم در قریهای اقامت بگزینم که باد مخالف شمعی را خاموش نمیکند. شاه نعمت الله ولی در شعری در مورد ماهان سروده است:
هر چند که وابسته بدین آب و گلیم از روی کریمان دو عالم خجلیم
در روی زمین نیست چو ماهان جایی ماهان دل عالم است و ما اهل دلیم
2. باغ شاهزاده (شازده)
این باغ ابتدا به دستور محمد حسن خان سردار ایروانی حاکم وقت کرمان ساخته شد و بنای درون آن بعداً توسط عبدالحمید میرزا ناصرالدوله حاکم کرمان طی یازده سال حکمرانی وی ساخته شد و با مرگ وی نیز بنای آن نیمه تمام رها شد. گفته میشود وقتی خبر مرگ ناگهانی حاکم را به ماهان میبرند، بنّایی که مشغول تکمیل سردر ساختمان بود تغار گچی را که در دست داشته محکم به دیوار کوبیده و کار را رها کرده و فرار نموده است. به همین علت جاهای خالی کاشیها را بر سردر ورودی میتوان دید. تاریخ بنای باغ ۱۲۷۶خورشیدی است.
وقتی به باغ رسیدیم ، اهورا اسبی رو دید که همه سوارش می شدن و در آمدی برای صاحبش بود...پس شروع کرد به گریه و زاری که من باید سوار اسب بشم...بهش قول دادیم اگه تو باغ بذاره ازش چند تا عکس درست و حسابی بندازیم برگشتنی سوار اسبش کنیم...اونم نه تنها اجازه داد عکس بگیریم، ژست هایی هم گرفت که...
اینم پسرک من که به مراد دلش رسیده!!!!