دیگر مریض نشو...
نازنین پسرم ،
یکی دو روزی بود که بی حال بودی و مثل هر روز با سر و صدا و شلوغی هایت خانه را به وجد نمی آوردی !! ادامه بی حالی ها ناچارمان کرد به مراجعه به پزشک و وصل سرم به دست های کوچک و دوست داشتنی ات...این اولین بار بود که سرم می زدی و چقدر گریه کردی و چقدر گریه کردم!!! دیگر مریض نشو پسرم...کاش هیچ بچه ای در هیچ کجای دنیا درد نداشته باشد ، کاش دل هیچ مادری مثل دل امروز من لرزان و پریشان نباشد!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی