سفرنامه تعطیلات عید فطر93(تویسرکان،تهران)
نازنینم...اهورای شیرینم...
بازم تصمیم گرفتیم یه دیدار غافل گیر کننده با باباجون و مامان جون داشته باشیم...واسه همین بدون اطلاع رفتیم خونه شون...خیـــــــــــــــــــــــــــــلی خیلی غافل گیر شدن!!!!!
پارسال هم تعطیلات عید فطر و تویسرکان بودیم؛اون موقع شما فقط سه ماهت بودببین چقد کوشولو بودی
و امسال اهورا خان 15 ماهه به محض ورود به خونه ی باباجون اینا:
و یک روز خوب در خانه ی بازی فراز همراه خاله و مامان جون:
1...2...3...حمــــــــــــــــــــــــــــــله!!!!
بعد از 2 روز تصمیم گرفتیم بریم تهران...هم به خاله مرضی سر بزنیم و هم بابا کاراشو انجام بده.
و اینم عکسای اهورا تو حرم حضرت معصومه (س)
و نماز خوندنش...
و طبق معمول با بچه ها دوست شدنش...
نمیدونم اینجا برا چی اینطوری دور خیز کرده!!!!!!!!!!!
اهورا در پارک آب و آتش تهران......
پسرم از اونجایی که عاشق آب بازی هستی،برات چند دست لباس و حوله برداشتم...ولی تو اصلا اونجا آب بازی نکردی...یه پسر کوچولو که همسن شما بود و تو عکس هم پیداست بدو بدو می رفت زیر آب ولی تو نرفتی!!!!!!!!!!!!!!!
در عوض تا تونستی با چراغای کوچیکی که رو زمین بود بازی کردی!!!!
و اینم تو ماشین موقع برگشت به خونه...