اهورااهورا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

مهربان ترین پسر دنیا ، تولدت مبارک...

1397/2/20 20:37
نویسنده : نرگس
1,112 بازدید
اشتراک گذاری

صبح از دریچه ، سر به درون می کشد به ناز...

وز مشرق خیال تو،

صبحِ تابناک تری را

 سر در کنار من

با چهرهٔ شکفته چو گل های نسترن

لبخند می زنی...

من...

آفتاب پاک تری را،

در نوشخندِ مهر تو می بینم

در مطلع بلندِ شکفتن...

من،روزِ خویش را

با آفتابِ رویِ تو ،

کز مشرق ِ خیال دمیده ست

آغاز می کنم...

من...

با تو می نویسم و می خوانم

من با تو راه می روم و حرف می زنم

وز شوقِ این

                   -که دستم به دست توست!-

من، جای راه رفتن،

                          پرواز می کنم !

آن لحظه ها که مات

در انزوای خویش

یا در میان جمع

خاموش می نشینم...

موسیقی نگاه تو را گوش می کنم!!!

گاهی میان مردم؛در ازدحام شهر...

غیر از تو ،هر چه هست فراموش می کنم...

گویند این و آن به هم ،آهسته...

  هان و هان!!!

دیوانه را ببینید!

بیخود،چو کودکان...

لبخند می زند!!!

با خود،چگونه گرم سخن گفتن است!!! آه!

من،دور از این ملامت بیگاه،

  همچنان،

سر مست،در فضای پریخانه های راز...

شاد از شکوه طالع و بخت موافقم!!!

آخر،چگونه بانگ بر آرم که:  عاقلان!

دیوانه نیستم،

    به خدا سخت عاشقم!

یه روزی سرشو میذاشتم کف دستم...
پاهاش میرسید به آرنجم!!!
حالا قدش رسیده به کمرم!حتی بیشتر!
کم کم هم قدم میشه شایدم بلندتر!
ولی برای من همیشه
همون موجود کوچولوی ۵1 سانتی ،
که با اومدنش دنیامو زیباتر کرد ، میمونه ...

امروز به جای دستانم،
دو بال طلائی می خواهم...
تا در زیباترین تاریخ تقویم،
برای ستاره باران کردن شب تولدش
تا آسمان پرواز کنم و به روی ماه بنویسم،
تولدت مبارک عزیزتر از جانم...

و امروز دوباره متولد می شوی...

و شمع ها ، که سهم توست از زندگی...

و ستاره هائی که به میهمانی آمده اند...

و شکوفه هائی که دوباره خواهند شکفت...

و عطری که نصیب پروانه هاست...

و تو سهم من از تمام زندگی...

از وقتی زاده شدی، نگاهت را قاب می گیرم. در پس آن لبخند که به من شور و نشاط زندگی می بخشد.

امروز روز توست...

روزی که به دنیا آمدی،من متولد شدم و از آن روز ، هم پسرم شدی و هم همه چیزم. دار و ندار مادر، تولدت مبارک .

با آرزوی روشن ترین فرداها برای تو...

تولدت هزاران بار مبارک...

 

پ . ن (1) : اهورا روز تولدش سخت مریض بود. صورتش و مخصوصا چشماش خیلی پف کرده بود و برای عکس گرفتن خیلی اذیت شد. اصلا حال و حوصله ی تولد نداشت...

پ.ن (2) : کادوها : من و بابا : دستبند ، پدرجون و مادرجون : لاک پشت های نینجا ، بابا محمد و مامان نسرین : هلی کوپتر شارژی ، عمه فریبا : لباس ، خاله راضی : لباس مینیون ، خاله مرضی : ماشین شارژی ، خاله عارفه : لباس

پسندها (5)

نظرات (3)

مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
1 اردیبهشت 98 0:26
تولدت مبارک. 🎂
نرگس
پاسخ
مرسی خاله جون
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
1 اردیبهشت 98 17:25
عزیزم تولدت مبارک 🎂
نرگس
پاسخ
خیلی ممنونم مادربزرگ جون
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
2 اردیبهشت 98 18:36
تولدت مبارک اهورای نازنین
نرگس
پاسخ
مرسی عزیزم