اهورااهورا11 سالگیت مبارک

اهورا کــوچـولوی مــن

دوستت دارم اهورا،نه قابل مقایسه است ،نه قابل شمارش ... بی انتهاست!! تاوقتی هستم ، تا وقتی هستی ، هست به امتداد زندگی...

سفرنامه (تهران)

1392/9/30 12:05
نویسنده : نرگس
1,242 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسرم؛

یکشنبه 17 آذر 92 به خاطر انجام کارهای بابا رفتیم تهران و تو اولین سفر هوایی خودت و تجربه کردی...کلا" یک ساعت پرواز و خواب بودی ولی موقع فرود یهو بیدار شدی و شروع کردی به گریه کردن!!!!!

چنان گریه می کردی که واقعا" من و بابا ترسیده بودیم!!!با هیچ ترفندی آروم نشدی ...ما همچنان نگران بودیم و تلاش می کردیم  تو رو آروم کنیم که یکی از همسفر ها گفت به خاطر فرود و فشار هوا گوشت درد گرفته!!!ناراحت

به محض پیاده شدن آروم شدی...لبخند

باباجون و مامان جون و عمو مهدی اومده بودن دنبالمون...بابا جون و  که دیدی کلی ذوق کردی!!!

رفتیم خونه ی خاله مرضی جون...

 

اهورا خونه ی خاله جون مرضی

 

اهورا خونه ی خاله جون مرضی

 

اهورا خونه ی خاله جون مرضی

 

اهورا خونه ی خاله جون مرضی

 

از فردای اون روز ما دنبال کارای بابا بودیم و تو و خاله ها خونه موندید.

خاله ها خیلی بهت رسیدن...ببین چقدر بزرگ شدی :چشمک

 

اهورا خان!!!

 

پنج شنبه وقت برگشتن به خونه ی خودمون بود...این دفعه تصمیم گرفتیم با قطار برگردیم که تو نازنین پسرم اذیت نشی...

واقعا" بهمون خوش گذشت و سرمای زمستون و در کنار محفل گرم خانواده حس نکردیم...

بازم دلتنگی و بازم انتظار برای دیدار بعدی...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مثل هیچکس
30 آذر 92 12:34
ای جونممممممممم، خاله کفشات کوچیک نیستن یه وقت انگشت پات رو نزنه
نرگس
پاسخ
مامان بردیا شیطون
30 آذر 92 13:25
ای جوووووووووووووووووووووووووونم عزیزم اره نرگس جون توی سفرای هوایی باید موقع بلند شدن و نشستن هواپیما به بچه شیر داد یا با پستونک حواسش رو پرت کنی تا فشار هوا رو زیاد حس نکنه.... ایشالا همیشه خوش باشین
نرگس
پاسخ
قربونت برم گلم...این شد تجربه برای سفرای بعدی...
مامان اهورا(شهرزاد)
30 آذر 92 13:54
عزيزم . چه كاراي بامزه اي ميكني نرگس جون از دست تو . كفشاشو نگاه توروخدا. آره عزيزم هواپيما گوش بچه هاي زير دوسالو اذيت ميكنه . حتي برج ميلاد كه آسانسور ميخواستيم سوار شيم چون سرعت آسانسورش زياد بود گفتن مسئوليتش با خودتونه گوش بچه تون درد نگيره. خدا رو شكر كه خوش گذشته هميشه به سفر باشين عزيزم
نرگس
پاسخ
ممنون عزیز دلم...من نمی دونستم...
نرگس
30 آذر 92 14:11
اهورا جونی که معلومه حسابی بهش خوش گذشته ..از خنده هاش معلومه..عزیزم چقده خوشگل شده ماشاله..لباسش و خنده هاش منو کشته
نرگس
پاسخ
قربونت برم عزیز دلم...لطف داری شما!!!!
مامان فاطمه
30 آذر 92 15:37
الهی دورت بگردم خاله چقدر تو ماهی آخه؟؟؟؟ سفر خوش گذشت؟ مامانی به ما سر نمی زنی!!!بی وفا شدی خوش به حالت اهـورا جون که خاله های به این خوبی داری
نرگس
پاسخ
خیلی خوش گذشت...جای دوستان خالی... نه به خدا... بی وفا نشدم...فقط یه کم سرم شلوغه...درست میشه انشالله
سارا مامان اهورا
30 آذر 92 17:09
عزیز دلم همیشه به تفریح
نرگس
پاسخ
ممنون خاله جون...
مامان حدیثه سادات
1 دی 92 1:01
واقعا دستشون درد نکنه تو این مدت کم خیلی بهش رسیدن ماشاالله خیلی بزرگ شده..
نرگس
پاسخ
آره به خدا...خیلی به اهورا رسیدن...از همین جا صورت ماه جفت شون و می بوسم.
مامان کارن
1 دی 92 9:49
ای جوووووونم نشستنشو ببین
نرگس
پاسخ
مامان بردیا(a)
1 دی 92 13:01
اومدی تهران پیش ما نیومدینرگس جون مگه ساکن کجایید؟بهمون سرم که نمیزنیداهورا جونمو ببوسید
نرگس
پاسخ
عزیز دلم ما آذرشهریم...گفتم که!!!! قربونت برم فقط یه چند روزی اومدیم اونم برا کار و ...دفعه ی بعد انشالله
مرضيه (مامان محمدمهدي)
1 دی 92 14:53
خوب خبر مي كردين دارين مياين تهران تا گاوي گوسفندي چيزي جلوي پاي اهورا جون مي كشتيم
نرگس
پاسخ
آخی ...مرسی عزیز دلم...ممنون از لطف شما!!!!
الهه مامان امیر محمد
1 دی 92 15:10
همیشه به مسافرت گل پسر. فدای اون خنده های شیرینت. مامان عزیزش از طرف من یه ماچ گندش بکن.
نرگس
پاسخ
ممنون ...چشم حتما"
مامان لي لي
1 دی 92 15:47
نرگس جونم تهران خوش گذشت؟؟؟ الاهي فدات شم گل پسر دست خاله هادرد نكنه كه انقدر به فكر بلندي قد پسملمون بودن كه يه شبه انقدر بچمون سايز كفش و دور كمر أضافه كرده
نرگس
پاسخ
جای شما خالی...آره دیگه...خاله ها حسابی به پسملم رسیدن!!!!
مامان لي لي
1 دی 92 15:49
پسملمون هم سوار هواپيما شد هم قطاررررررررررر هوراااااااااااااا
نرگس
پاسخ
مامان امیررضا
1 دی 92 18:33
عزیزم مثل اینکه خونه خاله جون خیلی بهت خوش میگذره...... فدای اون لبخندت وااااااااای پسری مثل اینکه آب و هوا تهران بهش ساخته........کلی بزرگ شده
نرگس
پاسخ
آره خاله...خیلی خوش گذشت...دیگه آدم بره خونه ی خاله و خوش نگذره!!!!
امیرحسین کوچولو نفس ما
4 دی 92 1:45
همیشه به سفر عزیزم....
نرگس
پاسخ
ممنون گلم.
مامان یزدان
4 دی 92 10:50
عکس آخریه خیلی قشنگه.خاله جون مواظب خودت باش.
نرگس
پاسخ
ممنون خاله...با چشمای زیباتون می بینید...چشم.حتما".
مهدیه ( مادر دختری)
5 دی 92 12:52
عزیزم تو هواپیما موقع نشست و برخاست حتما باید بچه در حال مکیدن باشه. یا پستانک یا شیر مادر!
نرگس
پاسخ
وای من نمی دونستم...طفلی بچه ام خیلی اذیت شد...
مامان نسرین
5 دی 92 23:17
اهورای عزیزم باتوبودن ارزوی قلبی منه تهران باتو خوش گذشت روزها رابایادت سپری میکنم زود بزرگ بشو قربون گل پسرم
نرگس
پاسخ
مامان جونم به منم خیلی خوش گذشت ...چون با دو تا خاله ی مهربونم بودم...و کلی با شما و به خصوص بابا جون محمدم بازی کردم... من خیلی دوستتون دارم.
مامان گلشيد
7 دی 92 9:55
اي جونم قربون اون خنده هاي شيرينت برم خاله جوني
نرگس
پاسخ
خدا نکنه خاله
مامان بهاره مامان امیرمحمد
8 دی 92 12:23
سلام مامان اهورای نازنینم مگه مهماندار بهتون نگفت زمان تیکاف و نشستن نی نی حتما باید شیر بخوره ؟ مقصر کادر پرواز هستن چون باید بگن به مسافر که نی نی باید شیر بخوره تا اذیت نشه منم اولین بار امیرمحمد را در 4 ماهگی سوار هواپیما کردم خودم می دونستم که باید زمان برخواستن و نشستن شیر بخوره ولی مهماندار اومد بالای سرم وایساد که حتما در حال شیر خوردن باشه انشاءا.. ایندفعه دیگه تجربه شده و نی نی اذیت نمیشه - در ضمن این گل پسر خیلی خواستنی تر شده ها اسپند براش دود کنید حتماً من که دلم آب شد از دور بخورم خوشگل خاله بهاره را یه بوس آبدار
نرگس
پاسخ
نه بابا...نگفتن...طفلکی بچه ام چقدر اذیت شد!!!!
سعیده ، مامان هومان
11 دی 92 18:06
همیشه به سفر ..شاد و خوشحال کفاشت تو حلقم اهورا قشنگم
نرگس
پاسخ
ممنون خاله جون... ههههههههههههههه
مامان آوا
13 دی 92 18:18
_________$$____________$$ ______$$$__$_$$____$$_$__$$$ _____$__$__$$__$__$__$$__$__ _____$__$$$_$__$$$$__$_$$$_$$ ____$$$$_____$$$__$$$_____$$$$ ___$__$________$__$________$__$ ___$__$_________$$_________$__$ ____$$__________$$__________$$$ ___$__$_____$$$$__$$$$_____$__$ ___$__$____$$$$$$$$$$$$____$__$ ____$$$$____$$$$$$$$$$____$$$$ _____$__$____$$$$$$$$____$__$ _____$__$_____$$$$$$_____$__$ ______$$$$_____$$$$_____$$$$ _______$__$_____$$_____$__$ _______$__$$$________$$$__$ ________$$$__$______$__$$$ __________$__$$$__$$$__$ ____$$$$$__$$$__$$__$$$_$$$$ ___$_____$__$__$$__$__$_____$ ___$______$__$$__$$__$______$ ___$_______$__$__$__$_______$ ___$________$_$$$$_$________$ ____$________$____$________$ ___$_________$____$_________$ _$$_$________$____$________$_$$ $__$_________$$$$$$_________$__$ $__$___$$$$$$_$__$_$$$$$$___$__$ $___$_$____$_$$__$$_$____$_$___$ _$__$$____$_$_$__$_$_$____$$__$ __$__$$$$$ $__$__$__$_$$$$$__$ ___$______$___$__$___$______$ ___$_____$____$__$____$_____$ ____$___$_____$__$_____$___$ _____$$$______$$$$______$$
نرگس
پاسخ
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 دی 92 13:23
عزیزم کفشات کوچیک نیاد به پاهای نازت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نرگس
پاسخ
خاله خو بزرگ شدم خو!!!!!!!!!!!
خاله مهری (ریحانه و حنانه)
14 دی 92 13:25
خوبه که از دلتنگی در اومدید شما هم ولی کاش راه نزدیک بود
نرگس
پاسخ
بله...ای کاش!!!!
مامان صدف
22 دی 92 11:04
عکسا عالی بود.
نرگس
پاسخ
ممنونم.